loading...

آئین مستان

متن اشعار وفات حضرت ام کلثوم,متن اشعار وفات,حضرت ام کلثوم,اشعار وفات حضرت ام کلثوم,متن اشعار,وفات حضرت ام کلثوم,متن شعر وفات حضرت ام کلثوم,شعر وفات حضرت ام کلثوم,آموزش مداحی,کتاب مداحی,آئین مستان,آیین

آخرین ارسال های انجمن
عنوان پاسخ بازدید توسط
مقتل امام حسن عسکری علیه‌السّلام ‌ 7 2236 aboozar
مقتل امام رضا علیه‌السّلام 9 1757 aboozar
مقتل امام حسن مجتبی علیه‌السّلام 9 1294 aboozar
اهانت مرد شامی به امام حسن مجتبی (ع) 0 697 aboozar
مواعظ مهم امام حسن مجتبی (علیه السلام) در ساعات پایانی عمر 0 635 aboozar
متن مقتل ---- زیارت جابر بن عبدالله انصاری در روز اربعین 0 609 aboozar
عسکری صحیح است یا عسگری؟ 0 3495 aboozar
متن مقتل حضرت رقیه (س) 1 6712 aboozar
خطبه زین العابدین (علیه السلام) در کوفه 0 2845 aboozar
متن مقتل امام سجاد (علیه السلام) 3 3825 aboozar
حاج محمدباقر منصوری مداح اهل بیت (ع) درگذشت. 0 3241 aboozar
نیازها و بایدهای هیئت داری در کلام رهبری 10 3569 aboozar
کلاس مداحی حاج میثم مطیعی برای نوجوانان 0 4141 aboozar
احادیث درمورد ایام عزاداری 1 3679 aboozar
متن مقتل معتبر حضرت زهرا (س) 9 7266 aboozar
چرا نام پدر میثم مطیعی در لیست ترور منافقین قرار گرفت؟ 0 4953 aboozar
حاج غلامرضا سازگار:دوست دارم درحال ذکر اباعبدالله الحسین(ع) از دنیا بروم 0 5894 aboozar
توصیه خواندنی امام حسن عسکری (علیه السلام) به شیعیان 0 4373 aboozar
کتاب مقتلی که دکتر میثم مطیعی در حال ترجمه آن است 0 5540 aboozar
دعای پایان ماه صفر 0 4182 aboozar
خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 508 زمان : نظرات (0)

یا علی گفتی و غم آغاز شد

ناگهان قفل زبانم باز شد

یا علی گفتی همین اعجاز توست

یا علی پروانه ی پرواز توست

سایه ات را بر سرم انداختی

یک نگه بر دفترم انداختی

تا تو لیلای منی مجنونتم

دختر شیر خدا ممنونتم

با نگاه تو تبانی میکنم

تا قیامت روضه خوانی میکنم

ام کلثومی و دل در بند توست

شمس گیتی روی گردنبند توست

ام کلثومی به عالم سروری

با نگاهت از همه دل می بری

از ازل آرام جان زینبی

خواهر شیرین زبان زینبی

پیش تو ام البنین رو میزند

محضرت عباس زانو میزند

ام کلثومی و امّید همه

یادگار ماندگار فاطمه

ام کلثومی و طاووس علی

ام کلثومی و ناموس علی

هم طراز تو در این عالم نبود

سهم تو چیزی به جز ماتم نبود

کاش از چشم و نظر میگفتی و

از همان روز خطر میگفتی و

کاش از هیزم به دستان لعین

از نگاه شعله ور میگفتی و

شاهد غم های مادر بوده ای

کاش از سقط پسر میگفتی و

کاش میگفتی تو از ضرب لگد

کاش از درد کمر میگفتی و

کاش از دست زمخت ثانی و

درد گوش و درد سر میگفتی و

کاش آن شب در پس تابوت او

با همان سوز جگر میگفتی و

"  خدا مادرم را کجا میبرند

گمانم برای شفا میبرند"

روضه ات یک بام دارد تو هوا

گه مدینه میروم گه کربلا

عمه جان نیمه جان یادش بخیر

فتنه های کوفیان یادش بخیر

ناله میکردی و بر سر میزدی

"أَلاَمان" و"أَلاَمان" یادش بخیر

مأمن اطفال آغوش تو بود

گریه های کودکان یادش بخیر

میکشیدی خار از پایی برون

گریه میکردی چنان یادش بخیر

بازویت را کعب نی ها میزدند

تازیانه و سنان یادش بخیر

کوچه وبازار و سنگ و ناسزا

در میان شامیان یادش بخیر

حال داری با قدی خم میروی

داری ای منظومه ی غم میروی

از تمام رنج دنیا خسته ای

سوی آقای محرم میروی

میسرایی یاد آن هامون خون

زیر لب " إنا الیه راجعون

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 533 زمان : نظرات (0)

 

یاس خوشبوی خانه ی گل ها

امّ کلثوم خانه ی حیدر

بر سر گونه های تو جاری ست

عطر گلبوسه های پیغمبر

دختر قد کشیده ی زهرا

عروس خانواده ی جعفر

دل تو مثل زینب کبری

با غم و غصّه بوده هم سنگر

از غم و غصّه ی در و دیوار

یا که زخم سر یل خیبر

یا که با یاد اشک و آه حسن

گوشه ی حجره  پاره پاره جگر

جان سپردی  ولی یقین دارم

که تورا کُشت لحظه ی آخر

مرثیه های ظهر عاشوراء

روضه های برادر بی سر

عشق شاه بریده حلقومی

خواهر زینب   امّ کلثومی

شاهد داغ بی امان حسین

همدم جان نیمه جان حسین

پیشمرگ دختران حرم

مرهم زخم کودکان حسین

بادوچشمان خیس خود دیدی

ارباً اربا  تن جوان حسین

وقتی از سمت علقمه برگشت

دیده شد قامت کمان حسین

خواندی از سیل اشک چشمانش

به زمین خورده پهلوان حسین

ساعتی بعد  غرق در خون شد

حنجر طفل بی زبان حسین

بین گودال  در هجوم تگرگ

قطعه قطعه شد استخوان حسین

برزمین مانده پیکرش امّا

بر سر نیزه شد روانه  حسین

اوّلین مرثیه سُرای عطش

ای همیشه روضه خوان حسین

از تو می خواهم امشب ای بانو

اذن دیدار آستان حسین

تو دعا کن که عاقبت برسد

جمعه ای  صاحب الزّمان حسین

کرده شمع وجودمان را آب

روضه هایت  شریکةُ الارباب

شاعر: اسماعيل شبرنگ

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 443 زمان : نظرات (0)

 

عاشقان در حجاب یکدگرند

پرتو آفتاب یکدگرند

گاه تصویر قاب یکدگرند

همه زیر نقاب یکدگرند

سعی دارند جلوه کم بکنند

خویش را وقف نام هم بکنند

فاطمیات یارهای همند

هر کدام افتخارهای همند

همه آیینه دارهای همند

دست بین مزارهای همند

گاه زینب گه ام کلثومند

هم‌طراز امام معصومند

این قبیله عجیب با ادبند

پیش هم ایستاده در عقبند

همگی غرق ذات منقلبند

در ظهور صفات هم نسبند

همگی در الست زاده شدند

همه پرچم به دست زاده شدند

می‌نویسم من  از شما خانم

می‌بری تا خدا مرا خانم

تو بزرگی و ما گدا خانم

السلام علیکِ یا خانم

ما گرفتار بام‌های توایم

از ولادت غلام‌های توایم

عصمت کامله تو را خوانند

عابده، فاضله تو را خوانند

عالمه، عامله تو را خوانند

حیدر قافله تو را خوانند

کوه توحید منجلی هستی

زینب دوم علی هستی

متشرع به دین و باور خود

متواضع کنار خواهر خود

تا شدی همره برادر خود

متوسل شدی به مادر خود

اقتدار حرم به دست تو بود

بعد عباس علم به دست تو بود

گریه بین شرار می‌کردی

شعله‌ها را مهار می‌کردی

پا برهنه فرار می‌کردی

دختران را سوار می کردی

همه‌جا کشتی نجات شدی

سر پناه مخدَّرات شدی

نان خود را به دختران دادی

سهم خود را به دیگران دادی

تو تسلّی به مادران دادی

معجرت را به خواهران دادی

گیسوی سوخته نقابت شد

گوشه‌ی آستین حجابت شد

به کجا کارها کشیده شده

سر بازارها کشیده شده

به پَرت خارها کشیده شده

معجرت بارها کشیده شده

خواهرت دیر کرد و افتادی

چادرت گیر کرد و افتادی

تا ز گودال سر در آوردی

خویش را نزد خواهر آوردی

سوی او دیده‌ی تر آوردی

رو به سوی برادر آوردی

خواهرانه به هم کمک کردید

نیزه را از دهن در آوردید

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 549 زمان : نظرات (0)

 

ای مقامت فراتر از مریم

ای شکوهت رساتر از حوا

ام کلثوم  خواهر زینب

عصمت الله دوم زهرا

پیش پایت تمام حور و ملک

در رکوع و سجود افتاده

نسل برتر ز خانواده نور

دخت مولا و فاطمه  زاده

ای حجابت فرشته را چادر

حوریان در طواف معجر تو

آن قدر ناز داری ای بانو

بال جبریل فرش معبر تو

از نفسهایت ای نسیم بهشت

بوی عطر و گلاب می آید

التماس دعای نیمه شبان

سوی تو مستجاب می آید

تو کجا و تبار ناپاکان

تو ملیکه ز عالم ملکوت

تو بهشتی چه نسبتی داری

به کویر و به دوزخ و برهوت

قرص خورشید و زمهیر سیاه

جمع ایمان و کفر ممکن نیست

هرکه این قصه را کند باور

به خدا شیعه نیست مؤمن نیست

انتهای عروج جبرائیل

اولین پله مقام شما

کربلا زنده مانده اما، با

خطبه زینب و کلام شما

مثل زینب غروب عاشورا

داغدار برادرت بودی

آمدی در حوالی گودال

و کمک حال مادرت بودی

دست سنگین عصر عاشورا

روی ماه تو را کبود، نمود

آن طرف زینبی که بود سپر

این طرف تو میان آتش و دود

مثل زینب  میان بزم شراب

تکیه گاه یتیم اربابی

کربلا؛ کوفه؛ شام؛ کرب و بلا

تا مدینه چو ماه، می تابی

زینب  و تو؛ مکمل عشقید

تو درخشنده؛ زینب  الماس است

ادبت در مقابل خواهر

در مثل، چون حسین و عباس  است

 

تعداد صفحات : 2

درباره ما
Profile Pic
وبلاگ آئین مستان مرجع اشعار مذهبی، متن مداحی همراه باسبک، دانلود مداحی، آموزش مداحی، کتاب های مقتل و کتاب های آموزش مداحی می باشد. .::::::::.هر گونه كپی برداری از مطالب این سایت با ذكر صلوات برای فرج امام زمان (عج) بلامانع می باشد.::::::::. *****شما هم می توانید با تایپ اشعار مذهبی و متن روضه ها و ارسال آن از طریق سه روش: 1- عضویت در سایت و ثبت نام در انجمن 2- ارسال به ایمیل 3- درج آنها در قسمت نظرات اسم خودتان را در زمره خادمین ائمه اطهار علیهم السلام ثبت نمایید.*****
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 3320
  • کل نظرات : 204
  • افراد آنلاین : 26
  • تعداد اعضا : 347
  • آی پی امروز : 509
  • آی پی دیروز : 418
  • بازدید امروز : 2,576
  • باردید دیروز : 2,753
  • گوگل امروز : 17
  • گوگل دیروز : 84
  • بازدید هفته : 23,553
  • بازدید ماه : 23,553
  • بازدید سال : 1,338,586
  • بازدید کلی : 19,844,414